کد مطلب:141809 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:152

برادر عمر در سپاه یزید
پس از شهادت عمرو اتفاق شگفتی افتاد: «علی» برادر عمرو از سربازان سپاه ابن سعد بود. او با دیدن جسم بی جان برادرش بر روی خاك، از سپاه ابن سعد به در آمد و فریاد برآورد: «ای حسین! ای دروغگو! برادرم را فریب دادی تا این كه او را كشتی» امام حسین علیه السلام فرمود: «من برادرت را فریب ندادم، بلكه خدای تعالی او را هدایت فرمود، و تو را گمراه ساخت» او گفت: «خدای مرا بكشد، اگر تو را نكشم» به امام حمله ور شد تا با نیزه، ضربه ای به آن حضرت وارد آورد. «نافع بن هلال» كه از جمله یاران باوفای امام بود پیش دستی كرد و نیزه ای به سوی او پرتاب كرد، او بی هوش بر روی زمین افتاد.

اطرافیانش او را از معركه خارج ساختند و سپس معالجه كردند. [1] .

درسی كه می توان گرفت: دو برادر با ویژگی های حق و باطل رو در روی هم قرار گرفتند؛ یكی در بهشت پیش روی امام قرار می گیرد؛ زیرا در این دنیا از همه چیز برای حفظ امام گذشت، ولی دیگری تنها عصبیت - یعنی خون و برادری - تكیه كرد و به حق و باطل بودن توجه نمی كرد. بعید نیست همین ضعف در ادراك و شناخت او را به بی معرفتی


به امام سوق داده و در صف دشمن خدا قرار داده است. سرانجام او را رهسپار دوزخ شد.

این بخش در واقعه ی كربلا جای تدبر بسیار دارد: دو برادر كه یكی در صف اول حق و دیگری در صف ضلالت قرار گرفته است. امام به علی فرمود: خداوند او (برادرت) را هدایت و تو را گمراه كرد. عوامل هدایت خداوند یا گمراهی او چیست؟ تردیدی نیست كه هدایت خدا شامل اهل تقوا و پرهیزگاران است؛ همان گونه كه خود فرمود: «هدی للمتقین [2] ؛ (این كتاب) اهل تقوی را هدایت می كند» گمراهی او از آن بی بند و باران، و كسانی است كه در رفتار و كردار و نیات خویش تنها به برآوردن خواسته های نفسانی بسنده می كنند.

دیگر این كه كسانی كه در این دنیا خود را سپر بلای امام می كنند، با كسانی كه تنها دنباله روی امام می كنند یكسان نیستند. كسانی كه جلودار حق اند و از وجود امام علیه السلام دفاعی بی نظیر می كنند، در بهشت نیز در پیش آن حضرت اند؛ حضرت فاطمه علیهاالسلام نسبت به امیرمؤمنان علیه السلام این گونه بود. عمرو بن قرظه و ابوثمامه نیز در كربلا چنین نقشی را ایفا كردند.


[1] قال الحسين عليه السلام: «ان الله لم يضل اخاك، ولكنه هدي اخاك و اضلك». الكامل في التاريخ، ج 2، ص 565؛ تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 434؛ وقعة الطف، ص 323؛ ابصار العين، ص 156، مقصد 5.

[2] بقره، آيه 2.